دسته‌ها
یادداشت

حل تعارض: مثلث درام یا مثلث کارپمن در توضیح تعارض سازمانی

مثلث درام یا مثلث کارپمن یکی از مدل‌های مطرح برای حل تعارض در سازمان‌هاست که نشون میده سه نقش اصلی قربانی، شرور و قهرمان چطور در یک چرخه معیوب به تعارض ادامه میدن.

میگن وقتی احساس می‌کنیم باید «شخصا» برای کسی به آب و آتیش بزنیم، احتمالا افتادیم در یه چرخه‌ی معیوبی که بهش میگن مثلث درام که به اسم ایده‌پردازش کارپمن هم شناخته میشه.

از اون طرف،
وقتی احساس می‌کنیم دیگرانی هستن که قصد دارن ما رو بیچاره کنن، ممکنه داریم یه داستانی درست می‌کنیم از روایت‌های یک‌جانبه‌ای که آخر و عاقبت خوشی نداره.

نکته مهم‌ش اینه که این مثلث بقیه رو هم می‌کشه داخل خودش و افراد درگیرش رو میندازه در یه سری نقش متغیر مقابل هم؛ به نحوی که قهرمان برای قربانی، قهرمانه، اما برای شرور، شرور محسوب میشه. این‌طوری شروری که قهرمان در مقابل‌ش قرار گرفته، حالا در روایتی دیگر، قربانی محسوب میشه!

من قبل از حضورم در شرکت خدمات انفورماتیک نوین کیش، با این مثلث آشنایی نداشتم و برای حل تعارض این‌چنینی از مدل نظریه بازی شاهین و قمری استفاده می‌کردم و هنوز هم به اون تسلط بیشتری دارم. ولی اینجا عمدتا از این ادبیات استفاده می‌کنیم.

البته این جزئیاتی که در فایل پیوست نوشتم، خوانش من از این مثلثه و ممکنه با خوانش علمی‌ش فاصله داشته باشه. نمی‌دونم. اون نتیجه‌گیری‌های اخلاقی هم که در پایان‌ها نوشتم، منتسب به منابع دیگریه که دست اول نخوندم و فقط در لینکدین دیدم. به هر حال به نظر می‌رسه حل تعارض فقط زمانی ممکنه که اعضای درگیر در تعارض، خودش به غائله خاتمه بدن.