برای امتحان آینده پژوهی دنبال عبارت همتاگزینی میگشتم. با سایتهای متعددی آشنا شدم که برای انتخاب همتا در ازدواج ساخته شدند!
خوشبختانه گوگل با تمام هوشمندی که داره، هنوز انقدر هوشمند نیست که نتایج سرچ من را با سرچ همکلاسیهای دیگه انقدر متفاوت نشون بده که اونها همین را نبینند. بنابراین اکثرا به این نتیجه رسیده بودند که همتاگزینی ترجمه کاملا نامناسبیه چون اصلا وجود خارجی نداره!
البته در گیر و دار این گشتنها کسی برای ازدواج ثبت نام نکرد؛ یا اگر کرد، به ما نگفت.
بدسلیقگی در گزینش
یه کمی هم به نظرم همکلاسیها بدسلیقگی کردند. نه در رابطه با همتاگزینی، بلکه در انتخاب سایتهایی که ممکن بود بهشون راه را نشن بده. مثلا مرکز پژوهشهای مجلس یک مقاله داره که به همتاگزینی درش اشاره شده. اگرچه خوندن یک مقاله طول دراز برای آشنایی با یه همچین عبارتی چنگی به دل نمیزنه، ولی بالاخره برای یادگرفتن یک روش، راهیه برای خودش.
یه سایت دیگه که در یک خط توضیح داده همتاگزینی چیه، دیکشنری آنلاین آبادیسه.
همتاگزینی چیه؟
در یکی از مراحل پیشرفته دلفی، خبره ها، خبرههای دیگه رو معرفی میکنند. به این ترتیب دوتا اتفاق می افته:
۱- مشخص میشه که خبرههای مرتبط با موضوع مورد پژوهش چه کسانی هستند.
۲- مشخص میشه که هر کدوم از افرادی که به عنوان خبره شناخته میشوند، با چه تخصصهایی معرفی میشوند. این دومی به این دلیله که ممکنه تخصص شناخته شده از یک کارشناس، چیزی باشه، ولی کارشناسهای همتای خودش بدونند تخصصهای دیگری هم داره یا با جزئیات بیشتری تخصصش را معرفی کنند.
خلاصه یه همچین چیزیه و خیلی هم عجیب نیست. توی عکس نوشتم که معادل انگلیسیش چیه. توی لینکی هم که به آبادیس دادم انگلیسیش هست.
ترجمههای عبارات تخصصی آینده پژوهی بعضا عجیب هستند. اما همونطور که در مورد نشانک ضعیف هم نوشتم، همین که ترجمه میشه از نشدنش بهتره.
با همتاگزینی با گالیله چه کار میشه کرد؟
کارکرد اصلیش در اینه که به اشباع نظری برسید. یعنی ببینید که معرفی خبرههای موضوع مورد نظر، دارند تکراری میشوند.
خوب این چه خاصیتی داره؟ بعدا میتونید استناد کنید که همه خبرهها همین را میگن.
ولی اگه همه یک چیز را نگن چی؟ خیلی بعیده که این اتفاق بیفته. قاعدتا اگر نظر خبرهها چندپاره باشه، یعنی هنوز همتاهای خودشون را خوب نگزیدند! بالاخره هرچی که باشه علمه و از چارچوب نظری مورد پذیرش دانشمندان خارج نیست؛ همون چیزی که بهش میگن پارادایم. بنابراین نهایتا ممکنه سه چهار نظر پرتکرار در بین همه خبرهها وجود داشته باشه که باز هم انحراف هستیشناختی از هم نمیتونند داشته باشند.
چرا؟ چون مثلا همون موقع که فکر میکردند زمین صافه هم همه فکر میکردند صافه. صاف نبود، ولی از نظر دانشمندان صاف بود. برای همین گالیله هم نتونست همتای خودش را برگزینه. طول کشید.
اینکه چرا گالیله برای به کرسی نشوندن اکتشافاتش مبارزه نکرد، خودش یه بحث دیگه است.
در روش تحقیق چطور؟
البته همیشه هم این نیست. ولی خلاصه چه حرف راست چه حرف ناراست را میتونند با همتاگزینی سبز کنند.
در دلفی و در سایر روشهای تحقیق، زمانی به کار میره که اطلاعات کافی و ادبیات دقیقی پیرامون موضوع مورد نظر وجود نداره. پس حرفی هم برای به کرسی نشوندن وجود نداره. این روش را استفاده میکنند تا نظرهای پراکنده تعداد زیادی خبره را داشته باشند و از کنار هم نشوندن نظرها، ادبیات یک علم را غنی کنند. مسلما نیاز به مکاتبه و صبر و حوصله داره و بسیار زمان بره.
نوشتههای مرتبط: