حتی در آن شبکه اجتماعی تخصصی هم بعد از حدود یک سال متوجه شدم بیشتر کسانی که سراغم میاند برای لایک زدن، افرادی تکراری هستند…
یادمه اوایل بعضی از شبکههای اجتماعی رفتار اعضاشون را محدود کرده بودند. مثلا در طول شبانه روز میتونستی حداکثر تعداد مشخصی لایک بزنی یا کامنت بنویسی تا به خیال خودشون باعث بشند اوضاع با شبکههای دیگه فرق کنه.
دید و بازدید در شبکه های اجتماعی
یکی از سایتهای اینچنینی که من هم قدیمها عضو بودم، یه سایت برای به اشتراک گذاشتن عکس بود به اسم ترکلنز، که الان به نظر میرسه فیلتره. این تو میومدی عکس میذاشتی با توضیحات فنی، و افراد میومدند کامنتهای فنی میدادند و امتیاز. اوایل به نظرم فوقالعاده میومد سیاستشون. روزی بیست تا عکس را بیشتر نمیتونستی امتیاز و کامنت بدهی. عالی بود نه؟
- من اون موقع سنم کم بود،
- سایت بین المللی بود،
- یه عده از عکاسهایی که در ترکلنز بودند، عکاسهای حرفهای بودند،
بنابراین برام تا مدتی خارقالعاده بود که آدمهایی از سراسر دنیا راجع به عکسی که گرفتم، نظر کارشناسی میدند. یه نکته اساسی این بود که نمیتونستند بدون کامنت دادن امتیاز بدهند. و از طرف دیگه، بابت فنی بودن کامنتها، افراد امتیاز میگرفتند. یعنی مثلا میتونستی تبدیل به آدمی بشی که نظرهاش طلایی بوده یا نقره ای بوده، از بس که امتیاز خوب گرفته بابت کامنتهاش.
اما بعد از حدود یک سال متوجه شدم بیشتر کسانی که سراغم میاند، افرادی تکراری هستند. حتی امتحان کردم متوجه شدم یه عده ای اگر یک بار براشون کامنت بذاری، یک بار برات کامنت میذارند…
و بعد از مدتی در فروم همون سایت، بحثهای طولانی ایجاد شد بین آدمهای قدیمی سایت، که این چه وضعشه؟ چرا کامنتها بیشتر جنبه خاله خانباجی بازی داره… و گلایه از اینکه مگه قرار نبود اینجا کسانی که عضو میشند، به بهتر شدن عکس دیگران کمک کنند…
حالا تصور کنید که مخترع لایک هم به اپوزیسیون پیوسته!
این قسمت بالا را خوندید؟ یه کمی طبیعیه که وقتی روزی بیست تا کامنت بیشتر نمیتونی بذاری، محدودش کنی به روابط صمیمی. نه؟
بله. ولی فیسبوک و اینستاگرام و شبکههای غیرتخصصی که از اول قرار نبوده محدودیتی برای لایک داشته باشند چی؟ وضعشون مشابه همین نیست؟
از بین کسانی که به نظر میرسه به نوعی گرفتار اعتیاد به شبکههای اجتماعی هستند، یه عده لایک و علیک لایک میکنند، یعنی دائم سر میزنند تا از دیدن پستهای دوستانشون یا حسابهایی که دنبال میکنند عقب نمونند. یه عده هم که دوست دارند با لایک زدن و کامنت دادن، نقشی در بهبود شرایط اجتماعی بازی کنند.
مارک زاکربرگ از این نوع دوم خیلی راضیه ظاهرا. عجیب هم نیست دیگه. احتمالا یه چیزی ساخته بوده که به اجتماع جهانی کمک کنه. شاید یه جاهایی هم امثال زاکربرگ به هدفشون رسیده باشند. اما در مورد اون گروه اول، به نظر میرسه مخترع لایک که لایک را برای فیسبوک درست کرد، خیلی هم از اوضاعی که پدید آورده راضی نیست! یا مثلا در مقاله دیگری میخونیم که یکی از موسسان فیسبوک از کرده خودش پشیمونه!
واقعا؟!
من تحقیقی در مورد افرادی که در این مقالهها راجع بهشون صحبت شده نکردم. کاری هم به کیفیت انسانیت این افراد ندارم. در محدوده دانش من هم نمیگنجه که یه پدیده شبیه فیسبوک برای اجتماع جهانی مثبته یا خودش باعث گسست اجتماعهای واقعی شده. ولی یه چیز را در مورد کارکرد روابط عمومی میدونم…
اگر هنوز در فیسبوک کار میکنی یا هنوز در آن سهامداری
همونطور که بالاتر گفتم تحقیق نکردم در مورد این افراد، اما قاعدتا واکنش اینها باید این باشه که تلاش کنند دیگه فیسبوکی وجود نداشته باشه مثلا… در غیر این صورت این هم میشه یه خبرسازی حرفهای دیگه برای اینکه به یه بهانهای دوباره فیسبوک مطرح بشه یا اینکه یه چیز دیگه به جای لایک به بازار بخورانند:
نه به لایک اعتیادآور، آری به این چیز جدیدی که خیلی بهتره!
اگر واقعا کسی از کارکرد شبکههای اجتماعی به ستوه آمده باشه، به جای اینکه فقط نوتیفیکیشن گوشیش را قطع کنه یا آخر هفته از شبکههای اجتماعی استفاده نکنه، احتمالا باید شغلش را هم عوض کنه و سرمایهای که از این کار به دست آورده را صرف جبران مافات کنه. نه؟
لایک میخواهم ولی بی هشتگ و بی ارتقا
حالا برای مثال این هشتگ و پروموشنهای فیسبوکی اینستاگرام یه کمی مکانیزم لایک و علیک لایک را کم کرده و ممکنه تعدادی هم لایک بگیری که دقیقا ندونی از کجا به پستت دسترسی پیدا کردند. ولی خیلی شخصیه. یکی واقعا از لایک گرفتن درآمد کسب میکنه، یکی لایک میزنه که ابراز ارادت کنه، یکی هم داره تمرینی لایک جمع میکنه که یاد بگیره برای کاسبی…
پیشنهاد میکنم نوشتههای مرتبط با کابرد نظریه بازی را بخونید.