بازی شاهین و فاخته را بازی شاهین و قمری هم ترجمه کردهاند. فاخته و قمری هر دو از خانواده کبوتر هستند. انگلیسیش این است: Hawk-Dove Game.
این یکی از مدلهای نظریه بازی است که توضیح میدهد اعضای یک جامعه چگونه انتخاب میکنند بجنگند یا بترسند. فرقی نمیکند این جامعه جامعهای از انسانها باشد، یا جامعهای از حیوانات، یا جامعهای از کشورها، یا حتی جامعهای از کبوترها… عدهای حمله میکنند و عدهای فرار…
اما حضور تماشاچی میتواند رقابت شاهین و فاخته را به رقابت شاهین و شاهین تبدیل کند و تمام پیشبینیها را درباره مغلوب شدن فاخته به هم بزند…
حالا فرض کنید ناگهان حضور تماشاچی حذف یا محدود شود!
این مسئله میتواند روی تصمیم فاخته به ادامه رقابت تاثیر بگذارد…
قبل از بررسی اهمیت حضور یا حذف تماشاچی، این مدل را مرور کنیم:
۱
رقابت شاهین با فاخته
شاهین، حمله میکند و فاخته فرار میکند. بنابراین اصلا دعوایی صورت نمیگیرد. یکی میترساند و دیگری میترسد. یعنی به همین سادگی شاهین صاحب تمام غذا میشود و به فاخته هم هیچچی نمیرسد؛ اما فاخته با فرار کردن بهموقع، لااقل خودش را نجات داده است.
۲
رقابت فاخته با شاهین
این حالتی است که فاخته از مغلوب شدن خود بیخبر است یا اینکه گول رجزخوانی رقیبش را خورده یا شرایطی نظیر اینها… باز به فاخته هیچچی نمیرسد و شاهین به راحتی همه غذا را به دست میآورد؛ و حتی ممکن است فاخته به کلی نابود شود.
۳
رقابت شاهین با شاهین
هر دو تهاجمی هستند و به هم آسیب میرسانند و پا پس نمیکشند. نهایتا یکی برنده میشود. اما ارزش چیزی که نصیبش میشود، کمتر از ارزش غذا است؛ چون آسیب دیده. یعنی چیزی که میبرد این است: غذا، منهای هزینه آسیبدیدگی.
۴
رقابت فاخته با فاخته
ممکن است نزاع مختصری داشته باشند و با هم سر و کلّه بزنند، ولی نهایتا وقتی هر دو متوجه بشوند که جگر تکهپاره کردن هم را ندارند، غذا را با هم تقسیم میکنند. بنابراین به هر کدامشون بخشی از غذا میرسد.
مدلسازی ریاضی بازی شاهین و فاخته
برای پیشبینی اینکه در یک رقابت بهتر است رقابت کنند یا فرار، معمولا یک جدول ۲در۲ میکشند که نمونهاش را در این لینک دانشگاه استنفورد میتوانید ببینید. این جدول چهارتا خانه میدهد که همین حالتهای بالاست. عددگذاری به این شیوه است که مثلا عدد ۰ یعنی فاخته چیزی نمیبرد، عدد مثلا ۱۰ یعنی شاهین همه را میبرد. بستگی دارد کلا سر چه مقداری دعواست.
مقدار هزینه آسیب را هم یک عددی در نظر میگیرند.
رقابت با هزینه زیاد
فرض کنیم هزینه نزاع زیاد باشد، به حدی که از نصف ارزش غذا هم بیشتر باشد. مثلا برای یک غذا به ارزش ۱۰، هزینه جنگیدن برابر ۶ باشد. بنابراین غذایی که هر شاهین در جنگ با شاهین دیگر بهدست میآورد، حداکثر میشود ۱۰ منهای ۶، برابر با ۴!
حالا اگر حریف هم رفتار شاهین از خود نشان دهد، هر دوشاهین به هم صدمه میزنند تا یکی پیروز شود و دیگری شکست بخورد. در این صورت به یکی ۴ واحد و به دیگری ۰ واحد ارزش میرسد. اما اگر به جای قلدری، مثل فاخته رفتار کنند و غذا را با هم نصف کنند، لااقل به هر کدامشان ۵ واحد غذا میرسد!
رقابت با هزینه کم
حالا اگر هزینه رقابت کمتر از نصف ارزش غذا، مثلا ۳ واحد باشد، احتمال رفتار جنگجویانه شاهینگونه بیشتر میشود. چون حتی اگر با شاهین روبهرو شود، شانس دارد ۷ واحد ارزش نصیب خود کند…
اهمیت پیشبینی توان مبارزه
صرف نظر از اینکه رقیب ما مثل شاهین رقابت خواهد کرد یا مثل فاخته کنار خواهد کشید، یک سوال اساسی همیشه مطرح است:
ما خودمان انگیزه رقابت و توان پرداخت هزینه آسیبهای احتمالی را داریم یا نه؟
بازی شاهین و فاخته در حضور تماشاچی
فرض کنیم:
- احتمال شکستمان بالاست،
- هزینه رقابت هم کم است، و چون حریف از ما قویتر است، عملا کم بودن هزینه به نفع حریف است،
- اما تماشاچیهایی شاهد این هستند که وارد رقابت میشویم یا نه!
فرض سوم کاملا بازی را تغییر میدهد. به حدی که دلیل اصلی شکست استارتاپها همین است که در مقابل رقبا حاضر به پذیرش شکست نیستند تا انگ مدیر و مهندس و سرمایهگذار ناموفق نخورند.
- اگر رقابت کنیم و حریف فرار کند، ۱۰ واحد بهدست میآوریم.
- اگر حریف با ما مبارزه کند و برنده شویم، ۷ واحد برنده میشویم.
- اگر مصالحه کنیم، ۵ واحد نصیبمان میشود.
- اگر شکست بخوریم، هیچچی عایدمان نمیشود.
فرض کردیم که به احتمال قوی هیچ چیزی عایدمان نمیشود، اما اگر در حضور تماشاچیها عرصه را خالی بگذاریم، علاوه بر اینکه چیزی نمیبریم، برچسب ترسو هم میخوریم!
تبدیل بازی شاهین و فاخته به بازی مبارز و ترسو
وقتی به عنوان ترسو شناخته شویم، احتمالا رقیب بعدی هم که سراغ ما میآید، مثل شاهین رفتار خواهد کرد. با تمام توان میآید تا با مای ترسو رقابت کند… و این چرخه برای ما همینطور معیوب خواهد چرخید…
در مقابل، رقیب قبلی ما که با هیبتش ما را فراری داده، ترسناکتر از قبل شناخته خواهد شد و برخلاف ما، چرخ اقبال برایش به حرکت درمیآید…
تاثیر حذف یا محدود کردن تماشاچی
حالا فرض کنیم:
- هزینه رقابت زیاد است،
- ما هم قمری هستیم،
- به پشتوانه تشویق تماشاچی با دل شیر وارد رقابت میشویم،
- و ناگهان تماشاچی محدود میشود یا حذف میشود.
در چنین شرایطی احتمال اینکه پا پس بکشیم بیشتر میشود. تا حالا رقابت میکردیم تا دیده شویم و پیام شجاعتمان را به تماشاچیها برسانیم و حتی اگر شکست بخوریم، شجاعتمان را نشان تماشاچیها بدهیم. اما با حذف تماشاچیها، دیگر نمایش شجاعت ما به ایشان نمیرسد…
به این ترتیب یکی از کارکردهای محدود کردن رسانهها و شبکههای اجتماعی و پوششهای خبری میتواند این باشد که رقابت برای قمری – یا حریفی که توان کمتری برای مبارزه دارد – به لحاظ روانی دشوار و دشوارتر شود.
جمعبندی
تمام مواردی که یکی یک راهی را شروع میکند و کوتاه نمیآید، ناشی از این هستند که طرف میداند اگر کنار بکشد، حریف قدرتمندش دیگر برایش تره هم خورد نخواهد کرد؛ چه موضوع، موضوع سیاسی-اجتماعی باشد، چه کاملا کسبوکاری. ولی نکته اساسی این است که قبل از ورود به یک رقابت، توان خودمان را شناسایی کنیم و از کوچکترین نشانه ضعف خودمان هم باخبر باشیم تا بتوانیم به موقع، مناسبترین استراتژی خروج را پیشبینی و اجرا کنیم.
معمولا اگر توان و شرایط رقابت را داشته باشیم، به دلایل متعدد ممکن است تصمیم بگیریم دایره همتایان خودمان را گسترش بدهیم. مثلا کسبوکارها رقبا را در قالب اتحادیه و انجمن و زیرمجموعه و ساببرند و کارمند و … جمع میکنند تا نهتنها از رقابت صدمه نخورند، بلکه از این گردهمایی بهرهمند هم بشوند.
خلاصه اینکه مدل مفهومی بازی شاهین و فاخته یکی از انواع مدلهای تصمیمگیری درباره ورود به یک رقابت و مبارزه است. یکی از تکنیکهایی که میتواند به کیفیت پیشبینیها کمک کند، برنامهریزی بر پایه سناریو است. اما اگر مسائلی مثل چشمانداز و رسالت معنوی و اخلاق و انواع دیگر نظریهبازی را با این مدل ترکیب کنیم، تازه شاید به پیشبینی رفتار حریف یا انتخاب تصمیم مناسب نزدیک بشیم.
مطالعه بیشتر: